سوال ما درباره چگونگی اتحاد بین دالیت ها (طبقه فرودست هند) و مسلمانان نیست، بلکه در مورد آنست که تا چه زمانی جامعه شاهد آسیب دیدن این دو قشر در جامعه خواهیم بود؟
مصونیت نقطه مشترک دو حادثه Una و Dadri بود و امروزه این موضوع توانسته است که دالیت ها و مسلمانان را به هم پیوند زند. در فرهنگهای لغت تعریفی واضحی از واژه مصونیت به میان آمده است. مصونیت یعنی فرد در کمال امنیت جرمی را انجام میدهد و هیچ زمان احساس نمیکند که در برابر رفتار و عملش مجازات خواهد شد.
جرم و جنایت در تمامی جوامع از جمله جوامع سالم رخ میدهد اما در این گونه جوامع همه (مردم و رسانهها) نه تنها آن را محکوم میکنند بلکه آن را نوعی بیماری تلقی میکنند که بایستی هرچه زودتر درمان شود. واقعا واژه درست بیماری برای این گونه جرائم عنوان میشود چرا که همین مصونیت بیماری است که در دراز مدت خود را در آشوبهای همچون مظفر نگر Dangawas و Badawn نشان می دهد.
اما آیا افراد که دارای این مصونیت هستند همانطوری که با دالیتها برخورد میکنند به همان نسبت نیز با مسلمانان برخورد میکند؟ اگر جواب منفی است پس چگونه این گونه افراد، نوع برخوردهای خود را توجیح میکند؟ اصلا مهمتر از آن این است که آیا این آسیب نشانه برای جامعه ما در آینده نخواهد بود؟
علی رغم آنکه این دو قشر هم از لحاظ سیر قانونی و هم از لحاظ ایدئولوژی با هم متفاوت هستند اما جریان غالب (هندوها) دشمنی عمیقی نیز با این دو قشر دارد که میتوان آن را به وضوح مشاهده کرد. چندی پیش در شبکههای اینترنتی ویدیوی منتشر شد، دال بر این که به دالیتها در Una ایالت گجرات و حتی در Dimapur در Nagaland حمله کردند. به هر حال در جامعههای مدرن تبرئه شدن از مجازات تنها یک موضوع اجتماعی محسوب نمی گردد، بلکه باعث می شود که محبوبیت کشور در میان جوامع دیگر نیز میشود. این مصونیتها بیشتر در کشورهایی به چشم میخورد که فشارهای سیاسی، تعصبات در خلاف گروهای جزئی اجتماعی به حد اعلاء رسیده باشد.
هیچگاه جامعه و رسانهها علاقمند به تبرئه ، فرد یا گروهی خاطی نیستند، اما همین مصونیت از تار و پود جامعه درست میشود. افرادی که از این گونه اعمال زشت و خطا حمایت میکنند به دنبال مقاصد سیاسی اقتصادی شان هستند.
نخست وزیر در انتخاب عمومی پیش، بعلت برخی از لغزشها که در جامعه بوجود آمد برنده شد، او گفته بود که هیچ نیازی به رای مسلمانان ندارد؛ اما همین آقای مودی قادر است که در انتخابات آتی ۲۰۱۹ و ایالت اوتارپرادیش ۲۰۱۷ بگوید هیچ گاه به رای دالیتها نیاز ندارد؟ بدون در نظر گفتن جواب این سوالات، به طور آشکار دولت مودی کمیتهای برای بررسی مسائل و مشکلات مسلمان تشکیل داده است که مشکلات جامعه مسلمان را تا حد لازم بر طرف نمایند. اما آیا او نمی خواهد برای دالیتها نیز چنین کند؟
هرگاه واقعهای اسف بار و ناراحت کننده برای جامعه مسلمان پیش میآید دولت سریعا اطلاعیهای رسمی صادر میکند، ولی هیچگاه در پی علت رخداد نبوده است و اعضای حزب نیز عادتشان شده است که چندین بیانیه همزمان صادر می کنند. جالب آنست که پیامهایشان شفاف است. اما در مورد دالیتها هیچ روشی را پیش نمیگیرند و بیشتر زمانها زمینه را برای اقدامات بحث برانگیز بعدی درست میکنند و مانوری آشکار کلامی برای جامعه ما اجرا میکنند.
هندوهای راست گرا که مزاج دمدمی دارند خود را جزئی از جریان هندو توا عنوان میکنند. قدمت این جریان به دهه ۱۹۳۰ باز می گردد، در این جریان بینش آنچنانی به رادیکالیسم کاست هندوها وجود ندارد و بیشتر توسط رئیس حزب آر اس اس خط مشی می گیرد. رهبر جریان هندوتوا با آگاهی کامل میداند که بدون حمایت کاستهای پایین امکان موفقیت وجود ندارد، اما با این وجود او قادر نیست که حمایت خود را از دالیتها اعلام کند چرا که همین امر باعث میشود تضادها در جریان هندوتوا به وجود آید و جالب تر آنکه خود او، از هسته کاست بالایی است.
در انتخابات سراسری سال ۲۰۱۴، احزاب بی جی پی و آر اس اس هر دو وعدههای اقتصادی بیشمار را به جامعه دادند. اما با گذشت دو سال فرصتهای شغلی برای کاست فرو دست جامعه به وجود نیامده است و وعدههای که دادهاند، همگی پوچ بوده است. در تخته شطرنجی آنان چیدهاند حرکتهای بعدی شان به راحتی معلوم و آشکار است. خیال این دو حزب از بابت دالیتها راحت است چرا که آنان را در قالب جریان هندو توا جای گرفته اند و همین امر باعث میشود که این قشر هیچ کاری مهم وسرنوشت ساز انجام ندهد. از سوی دیگر حزب کنگره نیز به اغما فرود رفته است و همین امر باعث گردیده که سرنوشت بازی به دست هندوهای راست گرا بافتد.
آیا دالیتها و مسلمانان قادر نخواهند در آینده نقشی سرنوشت ساز را ایفا کنند؟ واقعا آنست که وضعیت اقتصادی هر دو قشر با هم شباهتهای زیادی داشته باشد و در مشکلات آنچنانی خود غرق هستند. در فضای اجتماعی هر دو گروه متوجه شده اند که بایستی به این مصونیتها پایان داد. در کور سوی امید نیز فضاهای در دانشگاه ها در حال خلق شدن هستند که در برابر این گونه خشونتها ایستادگی میکند. اما همگرایی این دو قشر بسیار دور به چشم میرسد. البته اتحاد بین این دو گروه هزینه سنگینی سیاسی دارد و علاوه بر این روند تمایز بین مسلمانان و دالیتها از سوی دولت به خوبی اجرا میشود.
یک سانترفیوژ قدرتمند نیز به گروهای جزئی فشار میآورد این اتحاد تشکیل نشود. امروزه تنها نیروی که اتحاد بین مسلمانان و دالیتها را تسهیل میکند قوانین هند و جامعه هایشان است.
باید گفت که اشتیاق هندیها برای حدس و گمان سیاسی بسیار بالا است و همین امر باعث شده که ما یک تصویر بزرگتر را فراموش کنیم و آن این که ما جزئی از یک ملت هستیم که در آن تمامی گروه ها شرکت دارند. مصونیت گنهکارانی که امروزه شاهد آن هستیم نشانهای از اعتماد به نفس امنیتی است که کاستهای بالای در برابر فرو دست ها از سوی دولت دریافت کرده اند. ما ممکن است که دیر متوجه شویم که این مصونیت در بطن جامعه ما شکل گرفته و تقویت شده است. اما سوالات واقعی آنست که آیا نخست وزیر مودی گامهای برای حمایت از این دو قشر آسیب پذیر خواهد برداشت یا آنکه بی تفاوت نسبت به اتحاد آنان خواهد ماند؟ آیا هر کدام از ما که تنها بی تفاوت در برابر این مصونیت که همچون بیماری خورنده به جان جامعه افتاده است، خواهیم ماند و آیا این همدستی با گناهکاران نیست؟
توضیح: دالیت ها یا همان کاست فرو دست هندوها و مسلمانان هر دو دارای بدنه ضعیف و قدرت اقتصادی پایینی هستند که متاسفانه همین امر باعث شده که احزاب سیاسی در جهت منافع خودشان از آنها استفاده کنند. پیش از هر انتخاباتی وعده های گسترده در جهت نیازهای جامعه شان به آنها می دهند اما پس از انتخابات آنها را به فراموشی و حتی در بسیاری از موارد در خلاف آنان اقداماتی انجام می دهند که همین امر ناخرسندی این دو قشر را به وجود آورده است.
روزنامه:ایندین اکسپرس مورخ: ۱۳ سپتامبر
سال ۱۳۹۵
نظر شما